برخلاف اکثر روزه داران اطرافم و برخلاف سال گذشته ، امسال اشتهای خوردن زیادی پیدا کردم و معلوم نیست موقع افطار کی از خوردن نون و پنیر و سبزی سیر میشم. اغلب خسته میشم که دست از خوردن میکشم و انصراف میدم وگرنه که ....
سحر هم راحت میشینم یه عالمه غذا میخوروم و شکر خدا مشکلی ندارم. هوا هم که خوبه و تشنه نمیشم .برا ی همین اصلا نمیتونم به خدا غر بزنم. از کاهش وزن که خبری نیست وفقط لطف کنم چاق نشم خوبه.
سالهاست عادت کردم سحرو افطا رتنها باشم ولی هنو زگاهی دلم برای دورهمیهای گذشته تو خونه پدری کنار خواهر و برادرها تنگ میشه.
اینکه که هرساعتی بیدا رمیشدی باز مامانم معلوم نیست کی بلند شده بود که سحری خورده آماده پذیرایی از بچه هاش بود و شیفتی ماها رو بیدارمیکرد.
هنوز هم تصوریر کاسه پر از یخ و خاکشیر و تخمشربتی سر سفره افطار از 35 سال پیش تو ذهنم مونده.یادش به خیر.
یا حق