-
روزهای عجیب تابستان 1400
22 - شهریورماه - 1400 10:24
اصلا نمیدونم چرا این وبلاگ رو ساختم. هم دوست دارم بنویسم هم حوصله نوشتن ندارم. چقدر دنیامون از روزی که اینجا رو ساختم عوض شده. الان اطرافم فقط بحث واکسن زدن هست و کی مبتلا شده و کی خوب شده. حسرت عادی سر کار اومدن، عادی معاشرت کردن، سینما و رستوران رفتن و خرید بدون دلهره و خیابانگردی های بیدلیل خیلی وقته به دلمون...
-
پاییز
11 - آذرماه - 1397 15:41
پاییز امسال خیلی زیبا و قشنگه. هوا خیلی سرد نیست. هنوز آلودگی بیداد نکرده. بارندگی کم نبوده. کاش دل هامون هم شاد بود و این همه ترس ازآینده نداشتیم. خداوند حال همه مون رو خوب کنه و با رحمتش سایه این همه مشکلات و بی کفایتی و از سر همه ما دور کنه. یا حق
-
تکرار اشتباه
20 - خردادماه - 1397 11:54
انگار جادو شدم، میدونم کارم اشتباهه، هی به خودم میگم درستش میکنم، اما موقعش که میرسه مگم باشه فردا!!!! نمی دونم چرا همچین شدم. تا کی میخوام این روند احمقانه رو ادامه بدم و درست نشم. انگار مسخ شدم.... میدونم دیر میشه و لی انگار درکم رو از دست میدم هی با خودم میگم حالا بعدن درستش میکنم. خدایا کمکم کن. یا حق
-
سحری و افطاری
8 - خردادماه - 1397 12:24
برخلاف اکثر روزه داران اطرافم و برخلاف سال گذشته ، امسال اشتهای خوردن زیادی پیدا کردم و معلوم نیست موقع افطار کی از خوردن نون و پنیر و سبزی سیر میشم. اغلب خسته میشم که دست از خوردن میکشم و انصراف میدم وگرنه که .... سحر هم راحت میشینم یه عالمه غذا میخوروم و شکر خدا مشکلی ندارم. هوا هم که خوبه و تشنه نمیشم .برا ی همین...
-
ماه رمضان 97
7 - خردادماه - 1397 14:02
ماه رمضان امسال خیلی با دو، سه سال پیش متفاوت شده. از اون گرمای شدید و سستی و بی حالی خبری نیست. خیلی راحت تر میشه روزه گرفت. سری قبل که ماه رمضون تو تابستون بود من تازه به سن تکلیف رسیده بودم و دوره بعدی که ماه رمضان بیاد تو تیر و مرداد من درزندگی ابدی خودم به سر میبرم و اثری ازم روی کره خاکی نیست. خدا روشکر که...
-
به یاد ایام قبل
2 - اسفندماه - 1395 14:07
چند روزی هست تو خونه اینترنت ندارم و خوشبختانه اینترنت همراه هم نمیتونم استفاده کنم از بس داخل خونه بد آنتن میده. اول برام عجیب بود از بقیه حدود شونزده ساعتی بیخبر باشم ، اما بعد یادم اومد تا همین چند وقت قبل اینقدر درگیر ریز و جزئیات وقایع و احساسات اطرافیانم نبودم ، یعنی بیشترمون نبودیم ، اینقدر گزارش لحظه به لحظه...
-
اسفندجان
1 - اسفندماه - 1395 10:42
سلام بر اسفند عزیز و زیبا. من این ماه رو با همه شلوغی ها و کار و زحماتش دوست دارم.خونه تکونی کردن ، همه جا رو تمیز کردن ، من رو به وجد میاره. روزهای آفتابیش که باد میاد منو می بره به زمانهای قبل که ملافه های سفید لاجورد زده شده تو حیاط یا روی پشت بام خشک میشدن. درسته که الان جایی واسه این کارها تو خونه هامون نیست اما...
-
تاریخ مصرف
26 - بهمنماه - 1395 10:30
یه عزیز دلی تو زندگیم هست که من سعی میکنم نقش خواهر نداشته اش رو بازی کنم. الان توسط همسرش دچار چالشی شده که چند روزه عجیب درگیرش هستیم. نمیدونم چرا اخیرا از آقایون این جمله « من کم آوردم » «من دیگه نمیکشم » رو زیاد میشنوم. به عنوان یک زن به نظرم مردی که این حرف رو میزنه یا واقعا دنبال یه بهانه واسه تموم کردن زندگیشه...
-
تلخ و ناگوار
18 - بهمنماه - 1395 15:17
نمیدونم چرا دور و برم این همه داره اتفاقات ناخوشایند میفته. احساس میکنم زیر زندگی همه مون یه عالمه مین کاشته شده که وقتی داری سرخوشانه قدم میزنی یهو پات میره رو ضامن یکی از اونها و عمل میکنه و همه چی میره رو هوا. دور و برم رو سونامی طلاق برداشته. یه سری ثبت شده یه سری هم ثبت نشده و همسران انگار دارن با چالش مانکن کنار...
-
سلامی برای شروع
12 - بهمنماه - 1395 09:04
سلام بر هرکسی که از اینجا گذر میکنه. سلام بر خودم و وبلاگ خالی از زندگی و جریان و هر روح حیاتی. دلم میخواهد شروع به نوشتن کنم. کوتاه اما مستمر دلم گرفته از بس همه به خاطر شرایط نادرست فضای مجازی یا وبلاگهاشون رو میبندن یا رمزی میکنن. اما من دیگه میخوام بنویسم، از بس حال و هوای نزدیک عید رو دوست دارم. خداوند همه رو...
-
شنبه زیبا
21 - شهریورماه - 1394 11:13
این دو روز آخر هفته رو خیلی دوست داشتم. اصلا وقتی همسر باهام مهربون میشه و مثل قدیم ها همه اش کنارمه کشتزار کشتزار قند و نیشکر تو دلم آب میشه. نمیخوام بگم الان مشکل داریم، نه اصلا ، چون در گذشته خیلی زیاد بهم توجه میکرده و الان گاهی به علت مشغله بالا و گاهی بعلت برودت در روابط ازم دور میشه دلم خیلی میگیره. این دو روز...
-
شکر خدا
11 - شهریورماه - 1394 09:15
هوای تهران به شدت امروز خواستنی و زیباست.خنک،مطبوع،نیمه ابری و دم به بارش خدا امسال برامون بارش زیادی بخواد انشالله. دوشنبه این طوفان همچین بلایی سر تهران آورده که آدم فکر میکنه کاینات خواسته بگه خاک بر سر خودتون و شهرتون با این همه اخلاق بدتون. همه چی غرق خاک و گِل شده،ماشین ها شیشه ها ،اطراف پنجره خونه هاااااا،یعنی...
-
به نام خدا
10 - شهریورماه - 1394 18:25
سلام مدتهای پیش مینوشتم. با خیلی ها دوست شدم و هنوزم دوستم. همیشه این برودت وبلاگستان آزارم داده. چندی پیش شروع به نوشتن کردم اما منم یخ زدم تو این سرما. حالا مدتیه دلم نوشتن میخواد، حرف زدن، درد دل کردن، نقد کردن و نقد شدن برای همین باز شروع میکنم به امید خدا. اینبار من نازمهرم، هویتی جدید، دوستم داشته باشید که...